سلام دوستای نانازم
آخه چقدر شماها خوبینننننننن.مرسی که جویای حال مامانم هستین.
مامان خوبه خدا رو شکر. رفتن خونه خودشون .البته مامان بزرگمم بنده خدا رفته که مراقبش باشه.
پنج شنبه شب کرج خونه خالم دعوت بودیم ( سالگرد فوت شوهر خالم بود) یعنی شب که چه عرض کنم؟ از ۵ بعد از ظهر شروع می شد تا شب.ما واسه شامم دعوت کرده بودیم.ظهر رفتیم خونه بعد از خوردن ناهار.دیدیم خیلییییییییی خسته ایممم.گفتیم یه چرت کوشولو می زنیم بعدش راه میوفتیم می ریم.یه چرت کوشولو همانا و خوابیدن تا ساعت ۶.۵ همانااااااااا.
یه دفعه از خواب پریدم دیدم وایییییییییی ۶.۵ .گفتم عسلی پاشوووو دیر شد.از رختخواب یه سره رفتیم تو حموم! سریع حاضر شدیم و ... خلاصه ساعت ۷ از خونه زدیم بیرون.
ساعت ۸.۵ رسیدیم خونه خالم.توی راه پله بوی غذا پیچیده بود.گفتیم خاکککککککککک بر سرمان شد. خلاصه که کلی خجالت کشیدیم که انقدر دیر رسیدیم و هی معذرت خواهی کردیم. دختر خالمم نامرد هی می گفت واقعا که مثلا قرار بود بیاین کمک ... بعد از شام واسه اینکه دیگه خجالت نکشیم! رفتیم به ظرف شستن.همه هی میومدن می گفتن شما چرا؟ وای نه عروس داماد .. ولی ما نصفشو شستیم بعدش که خیالمون راحت شد رفتیم نشستیم!
مهمونا که رفتن کمک کردیم تا خونه رو بچینن .( فرش و مبلاشونو جمع کرده بودن) شبم ساعت ۱.۵ خوابیدیم.
جمعه صبح ساعت ۱۰ بیدار شدیم یه عالمههههه صبحانه خوردیممممم.بعدش نشستیم به ورق بازی ( شوهر دختر خالم بهمون پوکر یاد داد.) انقده باحال بود.عسلی هر چی پول تو خونه داشتیمو همراه خودش آورده بود که یه وقت دزد نزنه.خلاصه حدودا ۳۰۰ تومن ۵هزار تومنی داشتیم .ما هم خوشحال.پولارو تقسیم کردیم و شروع کردیم بازی کردن.خیلی خوش گذشت.هر کی پولش تموم می شد بقیه بهش قرض می دادن!!! ( توضیح بدم که ما الکی بازی می کردیماااااا.بعدش پولامونو پس گرفتیم)
ظهرم ناهار خوردیم و با ش ( شوهر دختر خالم) اومدیم تهران.
خوابیدیم تا ۶ بعدش من بلند شدم چای گذاشتم.عسلی هم که طبق معمول بلند نمی شد.انقدر هی آهنگ گذاشتم صداشو بلند کردم تا بالاخره بیدار شد!
چای خوردیم و راه افتادیم سمت هفت تیر....همون اولین مغازه ( بی بی ) یه مانتو دیدم ( از همین راه راها) خوشم اومد پوشیدم خیلی ناناز بود.عیلی هم خوشش اومد.قیمتشم ۱۵۹۰۰ بود. خلاصه تصمیم گرفتم بخرمش.یهو عسلی مانتو یکی از فروشنده ها رو نشونم داد ( از همین راه راها ولی اسپرت تر و پشتشم کلاه داره) گفت این چطوره؟ خلاصه اونم آورد پوشیدم و من بی جنبه از هر دو تاش خوشم اومد! دومیه ۲۲۸۰۰ بود.
اولی رو خریدیم .گفتیم بریم بازم یه چرخی بزنیم ( یه مانتو واسه سر کارم می خواستم) خلاصه یه عالمه راه رفتیم .(منم کفشم اذیتم می کرد پام یه عالمه تاول زددد.تازه پشت کفشمم خوابونده بودم! ) ولی چیزی پیدا نکردیم این بود که برگشتیم همونجا و اون یکیم خریدیمممممممم.قربون عسلیم برم که انقدر گلهههههههه.
بعدش رفتیم خونه آقای الف ( مامان بابای جاریم) کار داشتیم.رفتن همانا و موندن تا ساعت ۱ همانا!!!!!! شامم پیزا خوردیممممم.بعدشم بنده خدا رسوندمون خونه.
پ ن : می دونم امروز خیلی زشت تعریف کردم! شرمنده...
اوللللللللل
برم بخونم
خدا رو شکر مامان بهترند وای شما هم چقدر خوشخوابید مانتوت هم مبارکه عسلی اونجا هم ظرف شست بنده خدا؟
خوشحالم که مامانت بهتره
مانتوهاتم مبارک مانتوهاش خوب بود ؟
منم میخواستم بخرم ولی چیزی پیدا نکردم
خیلی هم قشنگ نوشتی عزیزم
راستی قیمتهای هفت تیر خوب بود منم برم مانتو بخرم ؟میبینم که طنین ظرف هم می شوید
خدا روشکر که مامانت بهتره.....
مانتوت ها هم مبارکه عزیزم..... وای که چقده حالا نازتر شدی.....
سلام عزیزم
ببین کن چه وفادارم مرتب میام بهت سر میزنم تو هم بیا پیشم خوشحال میشم...
خدا را شکر که مامانت حالش بهتره و امیدوارم همیشه به شادی باشی و گشت راستی می گم شما عروسی کردی ... من هم در مورد عزیزم می نویسم ...امیدوارم عشقتان ابدی باشه
وای اسم پوکر رو نیار که من عمرآ اگه 1000 سالم یاد بگیرم...

قانوناش رو حفظ نیم شم..
باید بنویسم رو کاغذ
زشت نتعریفیدی که...
فقط خلاصه بود
مانتوهاتم مبارک...



خیلی کار خوبی کردی که 2تاشو خریدی
حالا الکی چقدر برنده شدی؟
برم بخونم میاممممممممممم



اولین باره میام اینجا .چقدر شکلکای اینجا قشنگه



خدارو شکر مامان بهترن
مانتو ها هم مبارکت باشه
با اجازه لینکت میکنم
خواهش می کنم بانو جان
منم لینکت می کنم
اینجور مواقع وقتی آدم دو تاشو با هم میخره خیلی مزه میده
خانومی خدا رو شکر مامانت حالش خوبه

مانتوها هم یه عالمه مبارک باشه
تا قیامت برایتان عشقی مداوم از صاحب عشق آرزو میکنم
اول از همه:
خیلی لباست خوشکله..
من عاشق این مدل لباسا هستم
فکر کنم این ناگتتم از این آماده ها بود؟ نه؟
سلام




مانتو هات مبارک عسیسم
لباست که خوشمل بود اما چرا پس آخه صورت خوشملتو اون طوری کردیش آخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بابت اظهار لطفتم میسی میکنم
راجع به مساله هی گوشت هم زیاد نبود اصلا هم زیاد نبود
خیالت راحت فففففففففففففففففففوووووووووووووووووووووقققققققققققققققققققققققققق العاده زیاد بود
1پست فوق العاده وووووییییییییییییژژژژژژژژژژژژژهههههههههه گذاشتم نیایی خیلی حیفه
منتظرتم
زود بیایی