عاشقانه های من و عسلیم

زندگی قشنگ طنین و عسلی

عاشقانه های من و عسلیم

زندگی قشنگ طنین و عسلی

اتمام امتحانات

شلامممممممHello

من الان بسیار بسیار مشعوف و مسرور و خوشحال و سر حال و .... می باشم Yahچون بالاخره امتحانام تموم شددددددددددددد.

هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

حالا نه که من خیلی واسه امتحانام درس می خوندم و خیلی خسته می شدم واسه همون الان خیلی خوشحالم.Capricorn

دیروز بعد از ظهر در حالیکه فقط ۵۰ صفحه از ۱۱۰ صفحه رو خونده بودم نشسته بودم پشت کامپیوتر ماریو بازی می کردم.ماریو که یادتونه ؟ همون قارچ خور خودمون یادش بخیر چقدر بازی می کردیم.

همکارم هی میومد تو اتاقم منو چک می کرد می دید دارم بازی می کنم دعوام می کرد منم می گفتم خب ۱۰ صفحه خوندم دارم خستگی در می کنم!!!!!!!!

خلاصه ساعت ۵ رفتیم سر جلسه امتحان ممتحن منو دیده می گه فکر کنم شما حسابی آماده ای نه؟

گفتم آره خیلیییییییییییییییییییییییHanging

ولی خداییش امتحانش خیلی راحت بود.اونایی که بلد نبودمم از خودم نوشتم. بیچاره کسیکه بخواد اون برگه رو تصحیح کنه!

از امتحان که اومدیم بیرون به عسلی گفتم شام بریم بیرون

گفت باشه عزیزم می ریم بیرون .کجا بریم؟

من : اردک آبی توی تندیسه همکارم می گفت خیلی باحاله تازه سلف سرویسم هست  

عسلی : طنین جان اونجا گرونه خب .

من :  باحالت کاملا لوسانه عسلیییییییی اممممممممممم بریم دیگهههههه

عسلی : بذار قرض باباتینا رو بدیم

من : 

خلاصه شب من و عسلی و مامان و بابا پیش به سوی شام

عسلی : کجا بریم؟

من : اردک آبی یا گرد باد ( گرد بادم سلف سرویسه )   

مامان : بابا ما که نمی تونیم اونقدر بخوریم من به اندازه ۱۰۰۰ تومن می تونم بخورم

عسلی : واییییییی فداتون بشم شما چقدر کم غذایید 

بابا :  می خوای مهمون کنی دیگه هر جا می خوای ببر

عسلی : بابا جون کی گفته من می خوام مهمون کنم ؟ دنگی می ریم

 من : 

خلاصه بعد از گفتمان های بسیار رفتیم شهرک غرب پونک باختری بلوار درختی ساندویچی برو بچ کباب ترکی خوردیم

وای که چقدر من و عسلی اونجا خاطره داریم

یادش بخیررررررررر

هی دیشب به عسلی می گفت عسلی یادته  اونروز اینجا فلان کارو کردیم؟ می گفت اوهوم

می گفتم : یادته ....

خیلی خوب بود تجدید خاطرات

ولی ساندویچیش خیلی بد شده بود فکر کنم مدیریتش عوض شده بود چون اون آقاهه رو ما هیچوقت ندیده بودیم.نیم ساعت طول کشید تا غذا رو آورد .بعدشم ورداشته دو تا دونه نون باگت همینجوری آورده گذاشته روی میز!!!غذامون که تموم شد میزو گند برداشته بود.

نتیجه اخلاقی این خاطره من!!!!!! این بود که آقای عسلی خان هیچ گونه کادویی برای بنده نخریدند و به عبارتی سر بنده را گول مالیدند!

امروز می خوام برم واسه مامان کادو بخرم فکر کنم ظرف بخرم ولی هنوز دقیق نمی دونم چی؟ 

 

نظرات 32 + ارسال نظر
بهار چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:23

منظورت از فلان کار چی بیده؟؟؟؟؟؟؟

فلان کار؟ کجا رو می گی؟

دل نوشته من .. فائزه چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:33

سلام طنین جونی
پس دیشب حسابی خوش گذشته
هنوز برای مامانت کادو نخریدی دختر چقدر آخه تو تنبلی همش بشین بازی کن
همسری منم هنوز کادوش رو نخریده قراره امشب بریم برام بخره

سلام عزیزم
آره خوش گذشت جیگر
خب امروز می بینمش دیگه امروز کادو می خرم :دی
خب مبارکه عجیجم

بهار چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:35

ببین...
ای آقایون نه که خودشون کادو ان... دیگه کادو نمی خرن.. آخه کادو که کادو نمیده....

((: آره خب!!!!!!!!!!!!!!

بهار چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:36

گفتی یادته اینجا فلان کارو کردیم..... تو تجدید خاطره ها.... خودت گفتی بخدا......

بهار از دست تو ((= ((: خب فقط می تونم بگم که کاره بدی نمی کردیم :دی ((:

دزی چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:48

روزت مبارک خانووووووووم گل
به من سر نمی زنیا

مرسی عزیزم
خب تو که آپ نکردی ):

الهه چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:44

ها بهار راس میگه

چی؟ هان ؟ :دی

خانومی چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 13:02 http://khoneye-ma.blogfa.com/

با تاخیر روزت مبارک طنین جونم

مرسی عزیز دلم

بهار چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 14:44

میگم امتحانات تموم شده نمی خوای شام بدی بمون؟؟؟؟؟

طنین چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 14:49 http://asalioman.blogsky.com

هان؟ شام ؟

مهر بانو چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 15:00 http://khoneye-eshgh.blogfa.com

به سلامتی پس ما بعد از این طنین خانومو بیشتر میبینیم دیگه
البته مطالب قشنگه وبلاگشوهااااا

لطف داری جیگر

سمانه چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 15:24 http://hendoneh.blogfa.com

خداوند لبخند زد و زن از لبخند خدا افریده شد لبخند خدا روزت مبارک
همین که پیش هم هستید خودش هدیه هست البته ببخشید که فوضولی میکنمااااااا
به منم سر بزن

سلام سمانه جان
ممنون از اینکه سر زدی خانومی
لینکت می کنم البته با اجازه
راستی جملت خیلی قشنگ بود

روزانه های من و علیرضا چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 15:35 http://doonyaye-man.blogfa.com

به به سلام عسلی جون تموم شد خوش به حالت آفرین عسلی جون آخ غصه نخور اشکال نداره باشه عسلی جون ............. عسلی جونی نوش جان جیگر راستی فردا بیا پیش من باشه

سلام آنا جون
مرسی جیگر
راستی به عسلی من چیکار داری؟؟؟؟؟؟؟ :دی

مهرداد چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 16:40 http://jadooyesokhan.blogfa.com

سلام
خسته نباشی
وبلاگ زیبایی داری
امیدوارم با همین جدیت و حتی بهتر از اینا هم ادامه اش بدی
و تو مراحل دیگه’ زندگیت مثل وبلاگ نویسیت موفق باشی
و ازت خواهش میکنم با نظرات و انتقاد و پیشنهادای سازندت من و تو بهتر شدن وبلامگم کمک کنی .
در پناه خدای مهربون

سلام
ممنون لطف دارید

نارنجدونه چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 18:05

این که مسئله ای نیست این دوره زمونه تموم این آقایون تقلب شدن منم کادو نگرفتم ولی میدونم روز پدر چطوری چوب کاری کنم طنین کاری کنم کلی خجل بشه تو هم همین کار رو کن به نظرم روز عروسمونم هست !!!بدبختی اما زودتر میگیرم یه جایی قایم میکنم شب که مهمونا رفتن نشون میدم بهش این طوری میشه جونه تو طنین من عاشق چوب کاری هستم بی سر و صدا حال میکنه آدم واسه خودش تو هم موافقی نظرتو بگو شاید یه چیزه مشترک گرفتیم واسه این آقایون بی وفای بی مرام نالوتی

نارنجدونه چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 18:07

این که مسئله ای نیست این دوره زمونه تموم این آقایون تقلب شدن منم کادو نگرفتم ولی میدونم روز پدر چطوری چوب کاری کنم طنین کاری کنم کلی خجل بشه تو هم همین کار رو کن به نظرم روز عروسمونم هست !!!بدبختی اما زودتر میگیرم یه جایی قایم میکنم شب که مهمونا رفتن نشون میدم بهش این طوری میشه جونه تو طنین من عاشق چوب کاری هستم بی سر و صدا حال میکنه آدم واسه خودش تو هم موافقی نظرتو بگو شاید یه چیزه مشترک گرفتیم واسه این آقایون بی وفای بی مرام نالوتی

آره موافقم باهات باید حالشونو جا بیاریم :دی

هلو خانوم چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 22:56 http://www.holukhanoom.blogfa.com

سلام امروز وبتونو پیدا کردم.
از اشناییتون خوشحالم و
خوشحال میشم بهم سر بزنین
قربونت-هلو

سلام هلو خانوم
خوبی جیگر؟
خوش اومدی عزیزم

سایه پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:56 http://raahetaze.persianblog.ir

زودباش شیرینی بده امتحانت تموم شده . چی ؟؟؟؟؟؟؟/// شیرینی نمیدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ بریم اردک ابی شام بخوریم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ باشه من موافقم . بریم .

هان؟ چی ؟ اردک آبی ؟ کجاست ؟ چیه ؟ نهههههههههههههههههه ((:

نیلوفر پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:01 http://www.niloufar700.persianblog.ir

سلام خانومی
خسته نباشی
روزت مبارک. دلم برات تنگ شده بود. چه عجب ؟

سلام
به به چه عجب بابا کجایی دختر؟!
روز تو هم مبارک گلم

غزل پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:03 http://www.ghazal777.com

طنین جون خسته نباشی با این همه درس خوندن
حسابی خوش بگذرون که تلافی اینهمه درس خوندن رو دراری

مرسی خانومی.آره حالی به حولی :دی

سمانه پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:19 http://hendoneh.blogfa.com

امتحانات تموم شد؟خوش به حالت حالا بشین واسه ماها که هنوز تموم نکردیم دعا کن شاید فرجی شد

((: اگه انقدر وب گردی نکنی و بشینی سر درست زودی تموم می شه باشه ؟ ((: :*

رامتین پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 13:23 http://rara.blogfa.com

سلام خوبید؟ من یه نظری گذاشتم برا همون موقع که موهاتونو زدید به نظر من تو این گرما موهاتونو از ته بزنید بهتره از من پیشنهاد بود

ممنون از پیشنهادتون!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 14:02

اوووووووووووووووللللللللللللللللل


چه خوب..پس بالاخره امتحانتون هم فینیش شد بدون هرگونه ضرر مای یا جانی به کتاب های محترم




اینم بگم که همهی فست فودای ایران همین جورن..

اووولش خوبن ولی آخرش گنـــــــــــــــد

این اول شدن تو منو کشته ((:

هلن جمعه 7 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 00:41 http://helen-hitasb.blogfa.com

سلاااااااااااام

خودت پخخخخخخخخخخخخخخخ

خوبه دیگه راحت شدی از امتحان

انقدرم این عسلی رو اذیت نکن

ای باباااا من کجا عسلی رو اذیت می کنم آخه؟

محمود و نسرین شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 03:45 http://hamashion.blogsky.com

سلام
دعوتتون میکنم به یه جشن تولد جشن تولده فرشته کوچولوی من
منتظرم

بهار شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:17

نیستی تو ام؟؟؟؟!!!!!!

حالا هستمممممم (:

سمانه شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 16:43 http://hendoneh.blogfa.com

بیااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا دیگه تو که امتحانات تموم شده بهونت چیه؟؟؟

اومدممممممممممممم

نیلوفر یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:32 http://www.niloufar700.persianblog.ir

سلام طنین جونم
خسته نباشی خانومی.
تو هم مثل من سرت کلاه رفته که
ما ساده ایم یا این آقایون خیلی زرنگن؟؟

فک کنم هر دو تاشه نیلوفر جون

روزانه های من و علیرضا یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:32 http://doonyaye-man.blogfa.com

طنین جون منظورم از عسلی خودت هستی نه شوهرت عزیزم من با خود جنابعالی کار دارم جیگر عسل
نگفتم طنین گفتم عسلی منظورم این بود آخه ماه و خوشگل هستی البته خوشگل مینویسی منظورم این بود شیرینی بانمکی گفتم عسلی عزیزم

باشه باشه عسیسم حالا چرا ناراحت می شی؟؟؟؟‌:*

بهار یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:59

ر رضا بیده جیگر.....

به بههههههه آفرینننننن :دی

دل نوشته من یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:23

سلام طنین جونی
کجایی خاتومی خبری ازت نیست چرا آپ نمیکنی

سلام
گلم شرمنده دیر کردم :*

بهار دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:42

کجاییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


همینجا جیگرم :*

مشی خانوم دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:09 http://mashi.blogsky.com

سلام خانومی ! من مشی هستم. از تو وبلاگ دوستات اومدم.وبلاگت شیرینه! (منظورم به خاطر عسلشه!) گردبار زیاد غذاهاش خوب نیس. سالادای خوشمزه داره که آدم هی می خوره و دیگه نمی تونه شام بخوره! البته همون بهتر شامشو نخوری چون بی مزه و مونده ست!
از وبلاگت خوشم اومده! حتمن بهم سر بزن! خوشحال می شم.
پاینده باشی!

سلام مشی جون.مرسی که سر زدی چشم سر می زنم.لینکت می کنم جیگر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد