سلاممممممممم یه سلام طولانی بعد از اینهمههههههههه روز
موضوع انشاء : تعطیلات خود را چگونه گذراندید؟
به نام خدا
کنار ساحل نشسته بودم که یکی اومد گفت انشاء بنویس .... خب بقیه اش یادم نیست پس می ریم سر اصل مطلب:
دوشنبه بعد از کار رفتم خونه نشسته بودم واسه خودم خوشحال داشتم تی وی می دیدم که عسل اومد و گفت طنین پاشو بریم شاهرود و من بسیار متعجب زده گشتم .( قرار بود تعطیلات رو بریم شاهرود ولی هنوز قرار قطعیشو نذاشته بودیم که دقیقا کی بریم ) اولش گفتم نه ولش کن فردا بریم ( من بر عکس عسلی زیاد آدم منعطفی نیستم دوست دارم حداقل واسه مسافرتم از قبل برنامه ریزی داشته باشم) ولی بعدش راضی شدم .دستگاه چمن زنیمو برداشتم و تند تند کارامو کردم عسلی هم وسایلمونو جمع کرد و حدودا ۸ شب بود که تااازه رفتیم ترمینال تا بلیط بخریم و بریم! زهی خیال باطللللللل... (یه لحظه عسلی رو جو گرفت و گفت اگه بلیط اتوبوس گیر نیاوردیم با سواری می ریم) خلاصه با دوتا ساک گندهه راه افتادیم به سمت مترو وای نمی دونین مترو چه خبر بود شلوووووووغ خفن!
بالاخره رسیدیم ترمینالو رفتیم توی سالن که با سیل عظیم جمعیت روبه رو شدیم .فکر کنم کل تهران داشتن می رفتن سفر. فکر کن ما با دو تا ساک گنده کل ۱۷ تا تعاونی رو گشتیم : آقا شاهرود دارین؟ نه... آقا شاهرود دارین؟ نه ... تازه خیلیاشونم اصلا جواب نمی دادن چون همه بلیطاشون تموم شده بود. حالا عسلی مونده بود با یک عدد طنین بداخلاق گنده دماغ که موندن ویلون و سیلون!
یکی از تعاونی ها بود که بلیط سمنان داشت.عسلی گفت بیا بریم سمنان خونه خاله اینا فردام از اونجا با اونا میریم شاهرود. ولی من لجباز هی می گفتم نه نه نمی خوام .عسلی می گفت چرا آخه؟ ولی من بدون هیچگونه دلیل قانع کننده ای می گفتم نه یا برگردیم خونه یا با سواری بریم!
عسلی گفت خوب من نمی دونم سواریهاش کجاست؟ با این وضعیت سواری هم گیر نمیاد بیا بریم.ولی من هی غر می زدم و می گفتم اگه نمی دونستی کجاست پس چرا توی خونه گفتی با سواری می ریم؟؟؟؟؟
بعد کلی کشمکش بین طنین و عسلی طنین خانوم بد اخلاق با قیافه ای آویزون و اخم و تخم فراوان راضی شد که برن سمنان.
ساعت ۱۰.۵ اتوبوس از تهران حرکت کرد و من همچنان بد اخلاق بودم تا اینکه عسلی عصبانی شد و من بی جنبه هم زدم زیر گریه .( همیشه بعد از گریه من سریع آشتی می کنیم چون گریه آرومم می کنه و مثل گربه می رم توی بغل عسلی) خلاصه بعد از آشتی کنون من خوابیدم وای اتوبوسش انقدر داغون بود که اصلا نمی شد خوابید.کلافه شده بودم عجیب!
بالاخره بعد از کلی کشمکش رسیدیم سمنان خونه خاله بنده خدا پسر خاله عسلی بیدار مونده بود تا ما برسیم .یه کم نشستیم حرف زدن و بعدش رفتیم خوابیدیم.سه شنبه صبح ساعت ۱۰ بیدار شدیم صبحانه خوردیم و رفتیم سمت شاهرود . فکر کن من و عسلی و دوتا پسر خاله های عسلی عقب نشسته بودیم در وضعیتی فلاکت بار به سر می بردیم .یه کم پسر خاله کوچیه جا به جا می شد.یه کم من می رفتم روی پای عسلی....
بالاخره سه شنبه ساعت ۲ بعد از ظهر ما رسیدیم شاهرودددددد.
نیم ساعت قبل از ما مامان بابای عسلی با داداش وسطی و جاری وسطی رسیده بودن ( داداش بزرگه و جاری بزرگه نیومده بودن) یادم رفت بگم شاهرود خونه مامان بزرگ عسلیه و اکثر تعطیلات اینجوری همه خاله ها جمع می شن اونجا.
بعد از احوال پرسی و اینجور کارا ناهار خوردیم وبعدشم حسابی خوابیدیم عسلی جونم رفت پلی استیشن بازی کرد بعد از ظهر ورق بازی کردیم و شبم رفتیم آبشار.
آبشار یه پارکی توی شاهروده که یه جاده درست کردن به اسم جاده سلامتی توش کلی ازین وسایلای ورزشی گذاشتن و مردیم زیاد می رن اونجا .
ساعت ۴ صبح خوابیدیم.
چهارشنبه صبح ساعت ۱۰ بیدار شدیم بعد از صبحانه خوردن عسلی نشست پلی استیشن بازی کردن و من کلی تنها بودم و حوصلم سر رفته بود و خیلییییییییی از دست عسلی عصبانی بودم.
آقا بعد از کلی بازی کردن اومد پیشم و باهام صحبت کرد و گفت تو دیگه عضو این خانواده ای و نباید غریبی کنی و ... حرفاش درست بود
بعدش آشتی شدیم و ...بعد از ظهر رفتیم بستنی خوردیم و بلیط برگشتمونو خریدیم واسه پنجشنبه ساعت ۱۲ شب. شب دوباره همه رفتن آبشار ولی ما نرفتیم نشستیم آلبوم نگاه کردن و کلی خندیدیم و حرف زدیم.
پنجشنبه صبح بازم دیر وقت بیدار شدیم و صبحانه خوردیم نشستیم بازی کردن و بعد از ظهرم رفتیم یه خورده خرت و پرت خریدیم .
شب ساعت ۱۱.۵ بابا و پسر خاله عسلی ما رو بردن ترمینال ( در حالیکه پسر خاله عسلی هی می گفت امشب نرین فردا با ما بیاین و عسلی رفته بود روی مخ باباش که ماشینو بدین ما ببریم تهران!)
خلاصه ما سوار اوتوبوس شدیم و اومدیم تهران .۶ صبح رسیدیم ترمینال و ۷ خونه بودیم.
واییییییییییییییییی چشمتون روز بد نبینه رسیدیم خونه دیدیم سوسک از در و دیوار خونه بالا می ره ( یادمون رفته بود در چاهک حموم رو بزاریم) باورتون نمی شه حدودا ۲۰ تا سوسک توی حموم بود من دیگه داشتم سکته می کردم.یه نیمساعتی عملیات سوسک کشون داشتیم و بعدش خوابیدیم تااااااااا ظهر....
راستی بچه ها نظرتون راجع به عکس چشمام که گذاشتم اون بالا چیه؟
من که آپم خانومی گل
من آپیدم
وای چقده نوشتیا
پس شمام رفتین مسافرت منم از بی برنامه سفر رفتن بدم میاد
وای سوسک
سلام طنین جونی
خدا رو شکر مسافرت خوش گذشت عزیزم
منم از بی برنامه گی خیلی بدم میاد و همش بداخلاقی میکنم
وایییییییییییییی متنفرم از سوسک
آپ کردم بیا
سلام عزیز دلم میسی خانوم خوشگله
من اینجام.....
برم بخونم بیام سراغت...
قربونت بشم من بهارممممممممممممممم دلم برات تنگیده بودددددد
عسک چشماتو بردار بینم.....
دخترمون و میان چش می کنن یه وقت....
زودی برش دار .... دردرسر میشه ها!!!!!
واقعا برش دارم؟ دردسر می شه؟
مرسی عزیزم
میگم پسر خاله کوچیکه که جا به جا می شد تو کجا می رفتی؟؟؟؟؟
هان ؟:دی چی ؟ :دی خب مممممممممممممم ....
چه مسافرت یهوییییی
قربونت برم عکس چشات خیلی خوشگلن...........هزار ماشالله
میسی عزیزم میسییییییی
واااااااااااااااااااااااایییییییییییی طنین جونمممممممممممم یعنی شما از دامغان هم رد شدین؟ کاش می دونستم می گفتم همدیگه رو ببینیم گلم. حبف شد
قربونت بشم ایشالله سری بعد
عکس چشمات که خیلی خوشگله
ای جانم چه قدر زود اشکت در میاد دختر !
یه چیزی درگوشی بگم بهت
زیاد جلو شوهرت گریه نکن
چند سال بگذره گریه هات براش عادی میشه و دیگه قدر اشکاتو نمی دونه !
نصیحت نبودا !!!!!! همین جوری گفتم ! بالاخره تجربه و اینا ......!!!!!
میسی میسی آره عزیزم می دونم درست می گی ولی چیکار کنم دل نازکم دیگه! :دی
چرا دیگه جواب کامنت نمی دی؟؟؟؟؟؟
دیگه دوسم نداری؟؟؟؟
دیگه حوصلمو نداری؟
الهی فدات بشم مننننننننن معلومه که دوست دارم جوجووووووو :*:* اصلا وارد اکانتم نشده بودم جیگمل
وااااااااااااااااااااااااااااااای که چه سفری رفتین اگه منم جای تو بودم حتما کلافه میشدم کلی هم غر میزدم
در مورد سوسک هم میفهمم چی میگی ان سوسکها وقتی کسی خونه نیست کلی برای خودشون عروسی میگیرن
ا سلام غزل جون تو کی منو لینک کردی که من تورو لینک نکردم؟ :دی شرمنده ببخشید عزیزم :*
سلام
آره طنین جون خیلی خوشگل شدم ارزش رو داره
شبها همش ماچ میکنمشون موهام رو خیلی باحال شده حالی به حولی هست راستی طنین میخوام برم از این حلقه های مو بخرم میدونی از کجا باید بخریم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حلقه مو دیگه چیه؟
برای بافت مکزیکی هست تزئین مو هست
راستی چشمات خوشگل هست
ولی ببین موهای من هم خوشگل هست طنین جون ما مساوی هستیم
آها خوب نمی دونم جیگمل من که تا حالا موهامو بافت مکزیکی نزدم که بدونم از کجا باید بخریم (:
باشه












چی شد جیگمل؟ چرا ناراحن شدی خب؟ :*
حالا نازم رو کشیدی باهات












دوست جون جونی هستم
سلام سلام سلام طنین خانوم
فکرشم اعصاب آدمو داغون میکنه
واسه هر کاری و حرفی زودی اشک چشام درمیاد خب خیلی نازنازیم دیگه
ولی درس میشم عب نداره.تو زندگی مشترک یه خوده خودمو درست میکنم
خیلی نازه هااا میدونستی؟
خوش به حال محمود جونم
(یکی منو بگیره
)

واای سوسک خودشم بیست تااااااااااا
میگم مث من توام زود گریه ات در میادااااا
میگم عکس چشای خودته؟
چشای منم خوشگله خب.
طنین جونم بازم میگم دعامون کن.همیشه هم میگم باز دعامون کن.
مرسی
سلاااااااااام طنین
این چشمای طنینه؟ ناااازی
اما اون عکسی که برای من فرستاده بودی چشمات از نیم رخ یه جور دیگه بود
وای سووووووسک اونم اینقدر زیاد کمک
منم هنوز پیش خانواده ی ارش خیلی غریبی می کنم یعنی اگه آرش حواسش نباشه بهم خل میشم! خل که هستم کلا!!!
ببینم این عکس چشم بالای وبت عکس چشمای خودته یا نه
محشره عکس چشات خانومی گل

تازه فهمیدم چرا عسلی اینقده نازتو می کشه
از بس ناناز تشریف داری دیگه
من اگه جای عسلی تو بودم نمی زاشتم از چشای اهو جونم اشک بیاد .
سلامممممممممممممممممممممممممممم طنین جون جون جون
دلم برات تنگیده قد سوراخه جوراب مورچه
اتفاقاْ من و شوشوم هیچ جایی نرفتیم همش دعوا کردیم و گریه کردم و جیغ زدم روز جمعه هم یه مارمولک کوچلو تو اتاق خواب بود که با جارو برقی من و مهدی که از من ترسو تره شکار کردیم بعد دادیمش به مادر شوهرم تا اونا از تو کیسه تخلیه کنه و سنگسارش کنه ودیگه تموم تموم
تازه همش هم بد بد بد بود مامان مهدی به ما قول می داد هر روز با ماشین مارا ببرن بیرون ولی چون دختر خودش شمال بود هی بهونه کرد تا آخرش ما را نبره حالمون خیلی گرفت
سلام بهار جون
پارسال دوست امسال آشنا نیستی کجایی
دلمون برات تنگیده
راستی طنین من یادم رفته بود باهات قهرم منم اسمالی می خوام خوب خیلی بدی دیگه دوسد ندارم
چشم عزیزم الان می رم برات می زارم :*
عزیز دلم برای خودت حتما اسپند دود کن خانمی چشمات خیلی خوشگلن
میسی میسی عزیزمممممم :*
پس مسافرت خوش گذشت حسابی دیگه
خد ارو شکر

م نبودم سکته رو زده بودم 

سوووووووووووووووووسک
نازی..می خواستم بپرسم عکسه خودته یا نه؟؟
خیلی خوشمل چشاشت خانومیییییییییی
ماشالله
بوس
قربونت برم مرسی عزیزممممممممممم:*