عاشقانه های من و عسلیم

زندگی قشنگ طنین و عسلی

عاشقانه های من و عسلیم

زندگی قشنگ طنین و عسلی

۲۰ سال دیگه در چنین روزی!

الهه جون یه پست نوشته مربوط می شه به بیست سال آینده واسم خیلی جالب بود منم تصمیم گرفتم بنویسم:

بیست سال دیگه من و تو هر دو مون ۴۳ ساله هستیم. احتمالا هر دومون یه کمکی اضافه وزن پیدا کردیم. موهامون کم و بیش سفید شده.

بیست سال دیگه یکی یا نهایتا دو تا بچه داریم اگه دختر باشه اسم یکیشونو می ذاریم بهار.قشنگه نه؟ ( بهار جونمممممم) ؟

فکر می کنم دیگه تهران زندگی نکنیم شاید مشهد باشیم . دیگه هیچکدوممون کارمند نیستیم تو کار آزاد می کنی و منم شاید یه کار نیمه وقت .شایدم نه!

 هنوزم وقتی از سر کار میای منو می گیری توی بغلت.بهت می گم خسته نباشی و می بوسمت. ولی دیگه مثل الان لپتو بوسای صدا دار نمی کنم! خب بچه ها می بینن واسشون بد آموزی داره!

فکر می کنم مادر سخت گیری خواهم بود! توام یواشکی بهم می گی انقدر بچه ها رو دعوا نکن آخه تو برعکس من خیلی خونسردی....

بیست سال دیگه اینموقع بچه ها مون امتحان دارن و ما باید مراقب درس خوندنشون باشیم و کمتر شیطنت کنیم!(شایدم مراقب باشیم تا اونا کمتر شیطنت کنن!!!!)

..... بیست سال دیگه

...... شایدم هیچکدوم از این چیزایی که گفتم اتفاق نیوفته!

بیست سال دیگه اصلا ما توی این زمین خاکی هستیم؟

بیست سال دیگه؟  خدا می دونه چی می شه....

نظرات 8 + ارسال نظر
الهه سه‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:52

اوووووووووووووووووووووووووووول

تو کدوم الهه بیدی؟ :دی

الهه سه‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:54

وای بهت نمی یاد مامان سختگیری بشی
ولی حتما خیلی مهربونی و بچه هات عاشقتن

الهه سه‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:57 http://ourdaily.blogfa.com

من همون الهه مانکنم
یعنی من لاغر شدم دیگهمنو نمی شناسی

ا ا راست می گیااااااا.دختر چقدر عوض شدی اصلا نشناختمت! ((:

نیلوفر سه‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:59 http://niloufar700.persianblog.ir

سلام طنین جونم
امیدوارم برای ۲۰ سال دیگت بهترین حالتی که توی ذهنت میاد برات پیش بیاد.

ممنونم عزیز دلم

دل نوشته من .. فائزه سه‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 15:01

طنین جونی انشاالله که تا ۱۲۰ سال دیگه هم هستی و زندگی خوبی داری عزیزم
اگر بچه ات پسر بود اسمش رو چی میزاری

راستشو بخوای نمی دونم ! هنوز اسم خاصی نظرمو جلب نکرده بید! :دی

دزی چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:04

بیست سال بعد
کسی چه میدونه
میگم اسم پسرتو بذار اصغرآقا
ببخشید که با آقا پسرتون صمیمی شدم مامان سختگیر
دور از شوخی بیست سال دیگه هرجا که بودی خوشبخت باشی و شاد و امیدوارم دوستی هامون تا اون موقع مستحکم تر از حالا باشه و بازم یاد هم بیفتیم

مامانی و محمدصالح و نازدونه جون پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:55 http://mohamadsaleh. blogsky.com/

سلام. ایشالا الآن که خوشبختید ۲۰ سال دیگه خوشبخت تر باشید.

جوجه کوچولو و پیشی خان شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 14:48 http://love-4ever.persianblog.ir

سلام خانومی... چقدر این ژسته ۲۰ سال دیگه نمکی بود... یادم باشه ایندفه همسری اومد مام فکر کنیم ببینیم ۲۰ سال دیگه چی تو رویامونه و واسه خودمون آینده بینی و ویژن داشته باشیم
شلواراتم مبارک باشه طنین جون

سلام عزیزم
ممنون گلم لطف داری *:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد