چه بگویم از تو؟
تو که همچون مهتاب به شب تیره من می تابی
چه بگویم؟ تو بگو
تو که همچون باران به ترکهای کویر دل من می باری
تو همان پنجره ای که به هنگام غروب
به دل خسته من باز شده
یا همان آهنگی که به آن نغمه من ساز شده
تو همان عطر خوش شب بویی
که نفسهای مرا تازگی می بخشد
تو همان روح بهاری که تن سرد زمستان مرا زندگی می بخشد
چه بگویم از تو؟
تو همه کودکی ساده دیروز منی تو همه روز منی
که تو امروز منی
چه بگویم از تو؟
از تو که چون رمزی و دلم مدتهاست در پی حل معمای تو است
چه بگویم از تو؟
تو همان همهمه احساسی که دل تنگ مرا آشفته
تو همان نبض زمانی که نفسهای مرا می شمرد
تو همان خلوت نابی که تو آرامش خوابی
چه بگویم؟ تو بگو
تو بهترین ترانه ای که تا کنون سروده ام
تو همان چک چک شعری به زبان دل من
چه بگویم از تو؟
شعر من قادر نیست که تو را وصف کند
تو خود از خویش بگو
چه بگویم؟ تو بگو
شعر از خودم نیستااااا
خداییش شعر خوشملی بود
سلام
تو چه عسلی هستی خودت.
باور کن از صوبح که یه بند نشستم وبلاگتو خوندم تا الان کلی بهت علاقه مند شدم.
به خاطر گل روی تو یه فلاش بگ گذاشتم.
دوست جدیدو منم که تنها و.. از این حرفها.
میگم خستته نباشی. تو هم مثل اینکه مثل من از صبح یه بند داری کار و فعالیت میکنی
راستی شیطون بلا جدی همه آرشیومو خوندی؟ بابا ایول داری. دمت گرم.
راستی اگه اول آرشیومو خونده باشی حتماْ فهمیدی منم مثل تو حسابدارم. البته نه مثل تو خیلی کمتر. چون تازه شروع کردم
سلام.به من هم سر بزن و نظر یادت نره دوست من
در سایت نخستین جشنواره وبلاگ نویسی سال نوآوری و شکوفایی منتظر حضور سبز شما هستیم .
به نفرات برتر جوایز ارزنده ای اهدا خواهد شد .
سلام .
خیلی کنجکاو شدم آرشیو وبلاگتونو بخونم البته با اجازه
عسلی خانوم ما اولین باره به وبلاگتون سر می زنیم.
به آشیون ما هم سر بزنین.لینکتون کردیم با جازه اگه شمام خواستین خوشحال میشیم.
بعد یه سوال داشتم خیلی لطف میکنین اگه جوابمو بدین چون خیلی دنبالش گشتم و کسی جواب نداد مرسی میشم اگه بگین شما
که چجوری این شکلکارو تو کامنت دونی گذاشتین میشه کدشو به مام بدین آخه خیلی دنبالش گشتم
برا ما خیلی دعا کنین خیلی مجتاجیم
برم بخونم
فعلا
دارم واسه این میخندم که من شما رو عسلی صدا کردم قبل ازینکه مطالبتون رو بخونم.ببخشین
طی این دو ساعتی که وبلاگتون رو میخوندم انگار تو زندگیتون و تمام مراحلش همراه بودم
خیلی بانمکید ولی طنین خانوم.
راستی اون عکساتونم باز نشدن فضولیم یه خرده آخه
خوشحالم که این همه خوشبختید.خوش به حالتون نزدیک هم بودین ولی ما
عیب نداره ما هم خدایی داریم که خودش به دادمون میرسه مگه نه؟
طنین جون خیلی دعامون کن خانومی.به عسلیتونم سلام ما رو برسونین.
خوشحالم که با یه زوج خوشبخت آشنا شدم.
فعلا
وایییییییییییییییییییی خانمی شعر خوشگل خوشگل مینویسی
چی شده تو هم به شعر و شاعری علاقه مند شدی
به به ... تو همان همهمه احساسی ...