من چرا اینجوری شدم؟ نمی دونم... کسی می دونه؟ یکی کمکم کنه خب! کمککککککککککککککککک .....
همش غر می زنی چرا بیشعور؟ یه کم آدم باش خب! هر روز گریه ...خجالتم خوب چیزیه بابا..هر چیزی حدی داره .... اه اه اه ..... دختره لوووووووووس ننررررررررررر...
خدایا من چرا انقدر اذیت می کنم؟ من غر غرو شدم.من شادابی قبلمو ندارم . من بی حوصله شدم.....
آخه اون بیچاره مگه چقدر حوصله داره؟ هر کسی یه ظرفیتی داره بالاخره یه روز کلافه می شه از دستت چرا نمی فهمی؟
آخه دیگه چقدر نازتو بخره؟؟؟؟ چقدر تو الکی گریه کنی و اون اشکاتو پاک کنه؟؟؟؟ چقدر تو رو توی بغلش بگیره تا آروم شی؟؟؟؟؟
آخه تو چته؟؟؟؟؟؟؟ اون که داره همه محبتشو نثارت می کنه.اون که داره لفظا و عملا عشقشو بهت ثابت می کنه؟ دیگه چی می خوای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمی دونم به خدا خودمم نمی دونم چی می خوام؟ نمی دونم چرا انقدر بی حوصله و بهونه گیر شدم .نمی دونممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
عشق من منو ببخشششششششششششششش
بدون که خیلی دوستت دارم ....
طنیم چرا؟
درکت میکنمممم

زودی خوب شوووووو عسلی گناه داره
چشمممممممم :*
طنین جان خانومی گل . سعی کن خودتو مشغول کنی برای خودت سرگرمی بتراش و سعی کن که از زندگیت لذت ببری . شاید وظایف هر روزه همسری خونه داری و شاغل بودن کمی خستت کرده . به مرور به همش عادت میکنی .
اوهوم احساس می کنم زندگیمون یکنواخت شده صبح سر کار شب خواب.....
این یه دورانه که به خاطر تغییر تو زندگیت بوجود اومده ولی اگه بخوای زود زود از بین میره
سعی می کنم عسیسم
سلام خانومی

وبلاگت خیلی قشنگه. شاید چون مثل خودمی
شاید تکراری برای من. وقتی وبلاگتو خوندم چقدر داره روزهایه خودم برای تداعی میشه.
خیلی خوب نوشتی. آدم حسش میکنه.
راستی من خیلی دلم خواست عکس میزها رو ببینم اما باز نشد
اگر از حالتی که داری ناراحت هستی شک نکن فقط یه تنوع میخوای.
البته اگر تنوع را ایجاد کردی و بعد هم همینطور بودی نترس. خودش برطرف میشه. فقط سعی کن در برخورد با عسلیت خودتو کنترل کنی تا وقتی مشکل تو بر طرف شد اون دلخوری نداشته باشه.
اگر اینطوری مثل مادر بزرگا حرف میزنم چون دقیقا ْ تجربه کردم.
مواظب خودت باش.
ممنون از نظرت عزیزم
دوست عزیزم
این دوره ها که آدم از نظر روحی یه کم بهم میریزه و حساس میشه واسه همه هست...
باید سعی کنی که زودتر بشی مثل اولت خانومی
اوهوم .خب خدا رو شکر که من دچار افسردگی مزمن نشده بیدم :دی
وااااااااااای عسیسم شایدم افسردگی بعد از ازدواج گرفته باشی






عادیه چند روز بگذره عادت میشه و خوب میشی
مثل قبل با انرژی و پر نشاط باش
تازه من هی میرم آرشیو شماهارو می خونم روحیه بگیرم
قربونت برم منننننننننننننن.جیگرتو .افسردگی بعد از زایمان شنیده بودیم اما افسردگی بعد از ازدواج نشنیده بیدیم! :دی
سلام طنین خانومی
عزیزم نگران نباش اوایل زندگی همینطور یه خورده کسل کننده میشه ولی دوباره عادی میشه
سعی کن خودت رو با یه کاری مثلا آشپزی خیلی خوبه سرگرم کنی
خونه خانواده ات بری و همش توی خونه نباشی
هر شب با همسری برید قدم بزنید
هر کاری که فکر میکنی روحیه ات رو تغییر میده انجام بده
مسافرت برو
دلم می خواد ولی اصلا وقت نمی شه شاید باورتون نشه ولی الان بیشتر دلم می خواد با همسرم خلوت کنم دورو برم انقدررررر شلوغ نباشه.
طنین جونم
تو که تا امروز پست های خیلی شاد و شنگول مینوشتیهیچی هم غرغرو نبودی
یه احساس زودگذره خودت نااحت نکن
قربونت برم عزیزم.ناراحت نیستم جیگر :دی
خدا به ما صبر داده واسه اینجور موقعه ها اینشالا که کمکتون میکنه......
منم واست دعا می کنم..........
اگه دوست داشتی به منم سر بزن......
حضورتون خوشحالم میکنه
ارزومند ارزوهاتم خزان سرد
مطالعت کمه خواهر












































افسردگی پس از ازدواج هم وجود داره
اطلاعات منو زیر سوال نبر
چشمممممممممممممممممممممم :دی حالا چرا می زنی؟ میرم معتاد میشما ):