سلامممممممممم
شطورین؟ دلم براتون تنگ شده بودااااااااا
دیروز بعد از ظهر قرار بود بریم خونه مامان بزرگم - جایی که من قبل از ازدواجم زندگی می کردم -(چون مامان بابا خارج از تهران هستن و من سر کار میرم قبل از ازدواج پیش مامان بزرگ بودم.)
خلاصه توی تاکسی نشسته بودم که یه آقای حدودا ۳۰ ساله اومد و بغل دستم نشست وقتی به مقصد رسیدم و خواستم پیاده بشم آقای بغل دستیم گفت : اااا حیف شد که ! خب پس منم پیاده می شم!!!! منم داشتم از ترس سکته می کردممممم.نمی دونم چرا همیشه فکر می کردم وقتی ازدواج کنم و این حلقه بره توی دستم دیگه کسی به خودش اجازه نمی ده مزاحمم بشه!!!!!!
خلاصه این آقای محترم؟! دنبال بنده می آمدند و تاکید می فرمودند که شما هم آهسته تر راه بروید تا من هم به شما برسم!!!!!!!!!!
منم مثل کسایی که برق گرفتشون تند تند راه می رفتم.
تا اینکه خودشو به من نزدیک کرد و گفت : می تونم چند لحظه مزاحمتون بشم؟
منم با اخم و عصبانیت وافر گفتم: نخیرررررر
گفت : فکر نمی کردم انقدر بد اخلاق باشی .. من به خاطر تو پیاده شدم!!!!
گفتم : حالا می بینی که هستم دیر نشده می تونی برگردی
گفت: خیلی خوب می خوای من شمارمو می دم اگه خواستی تماس بگیر
منم جو گیر شدم و در حالیکه حلقمو نشون می دادم گفتم اگه به این انگشتم نگاه کنین دیگه همچین حرفی نمی زنینننننننن
اونم نگاهی کرد و گفت اااا ببخشید ندیده بودم ....
و رفتتتتتتت کلی حال کردم
.بعدش انقدر با خودم خندیدم.!!!!!!
دیروز بعد از ظهر رفته بودیم با عسلی قدم بزنیم مو بایلم زنگ خورد نه شماره ای افتاده بود نه اسمی فقط نوشته بود : کال ۱ ( call 1 ) تعجب کردم
گوشی رو به عسلی نشون دادم و گفتم وا ! این چیه دیگه؟ گفت خب حالا بردار ببین کیه؟ منم برداشتم یه آقای جوونی بود گفتم الو اونم گفت الو چند بار این اتفاق تکرار شد و دیدم ظاهرا صدا نمی ره.از طرفی هم نشناختم که کیه واسه همین قطع کردم.
یه چند دقیقه ای گذشت...
دوباره گوشیم زنگ خورد با همون وضعیت قبل (بدون اسم و شماره) ایندفعه عسلی گوشی رو برداشت و دیدم شروع کرد به صحبت البته اول نشناخته بود و بعد چند دقیقه آروم به من گفت که پویاستتتتتت.ای خداااااااااااااااااا. پویا دوست قدیمی من و عسلیه که از قبل از زمان آشنایی من و عسلی با هردومون دوست بود و حتی می تونم بگم توی صمیمی شدن من و عسلی بی تاثیر نبوده.اون کوشولو الان رفته استرالیا آخیییییییییییییی الهیییییییییییی.
باورتون نمی شه چون چند روز بود که من هی به عسلی می گفتم بریم یه کارت تلفن بخریم و به پویا زنگ بزنیم اونم هی می گفت باشه باشه ولی آخرم نخریدیم تا بالاخره بازم اون شرمنده مون کرد و زنگ زد.
آخ که من چقدر خوشحالم بابت داشتن همچین دوستای ناز و مهربونییییییی
خدایا شکرتتتتتتتتت
و هنگامى که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند،
بگو: من نزدیکم! دعاى هر دعا کننده را،
به هنگامى که مرا مىخواند،
پاسخ مىگویم!
البقرة آیه 186
اره؟؟؟؟

چرا عصبانی می شی؟؟؟؟؟؟ بی خیال باباااااااااااااااااااااااااااا :دی بوسسسسسسس
به به چه فوایدی داشته این حلقه ازدواج
بابا جان....
عشقمون ور دلمون نشسته...
ما که عین خوشگل موشگلا
بایدم خب خشانت باشم
): ):
حتما کلی حال کردی طرف گورشو گم کرده ها

ممنون که منو دعوت کردی طنین جونم انقده ذوقیدما
ولی فعلا نمی خوام وبلاگمو بنویسم پس اینم جمله ۶کلمه ای من به احترام تو
؛جهان در بوسه های ما زاده می شود؛
راستی قالبم خوبه یا قبلی بهتر بود؟
منم از فولید این حلقه ی عزیز خیلی استفاده کردم
مرسی طنین جونم که منو به بازی دعوت کردی خیلی خوشحال شدم
اما اگه یه وقت نتونستم بازی کنم خدایی نکرده ناراحت نشی ها
جمله ای که انتخاب کردی خیلی قشنگه
راستی استانبولی رو بچسب خیلی راحت و سریع و خوشمزست البته اگه موادش زیاد باشه
سلام طنین خانمی

برای منم این اتفاق اون اوائل افتاده بود منم همین کارو کردم تا یارو دست از سرم برداشت
اره..چیزه خوبیه واسه بستن دهن این مزاحما..
دل به دل راه داره
در مورد عکس هم هر طور راحتی
نمی دونم طنین
وقتی زنگ نزده حتما منو زیاد دوست نداره دیگه
مرسی از حرفای خوشگلت و اینکه تهنام نذاشتی
شاید حق با تو باشه
طنین خانومی گل وبلاگ قشنگی داری. با اجازه لینکت کردم
اگه شما هم افتخار بدی منو لینک کنی ممنونت می شم گلم
نمی خوام گمت کنم
منتظرم عسل خانومی
سلاممممممممممم
بس که نازه عروس خانوممون

بعضی وقتا یه دوست خوب از فامیل هم همراز تره



































قربون عروس خوشملم بشم که با داشتن آقای همسر هم تند تند براش خواستگار پیدا می شه
ضمناْ مرسی که منو به بازی دعوت کردی دارم دنبال یه چیز جالب می گردم
در مورد دوست هم خیلی خوبه که دوستای شفیق و دلسوز با آدم بمونن
میسی گلممممممممممممم.لطف داری جیگر
با این نوع از فواید حلقه بسیاااااااااااار موافقم
آی حال گیری میچسبه /آی میچسبههههههه
آپمممممم
دوستای خوب مثله ستاره ها میمونن/حتی اگه پیدا نباشن هم مطمئنی که سرجاشون هستن /
قدرشونو باید دونست
آپم ممممم
قربونت شم من
چششششششششششششششششم :دی
مواد لازم:

آرد= 2 پیمانه
کاکائو= 3/2 پیمانه
بکینگ پودر= 1 قاشق چایخوری
نمک= 2/1 قاشق چایخوری
جوش شیرین= 1 قاشق چایخوری
کره= 4/3 پیمانه
شکر= 1 و 4/3 پیمانه
وانیل =کمی
تخم مرغ= دو عدد
آب= 1 پیمانه
طرز تهیه:
فر را با حرارت 350 درجه فارنهایت گرم کنیددر ظرفی آرد و کاکائوو بکینگ پودر و جوش شیرین و نمک را مخلوط کنید .در ظرف بزرگ دیگری کره و شکر و وانیل را مخلوط کنید و با همزن بزنید تا رنگ آن روشن شود . تخم مرغ ها را یکی یکی اضافه کنید . بعد از اضافه کردن تخم مرغ اول خوب مخلوط کنید و بعد تخم مرغ بعدی را اضافه کنید. مخلوط آرد و کاکائو را به طور متناوب با آب به مخلوط تخم مرغ اضافه کنید مواد را در قالب که در آن کاغذ روغنی انداخته اید و چرب شده بریزید و در فر به مدت 25 تا 35 دقیقه بپزید
این طرز تهیه کیک شکلاتیه
تنبل نشو واسه آقای شوهر بپز